فهرست مطالب
نشریه پژوهش در پزشکی
سال سی و دوم شماره 4 (پیاپی 128، زمستان 1387)
- تاریخ انتشار: 1387/10/11
- تعداد عناوین: 15
-
-
صفحه 261سابقه و هدفسازمان جهانی بهداشت استفاده از پستانک توسط شیرخواران را یکی از عوامل مخدوش کننده شیردهی موفق برشمرده است؛ اما چندین مطالعه اخیر این اصل را زیر سؤال برده اند. این پژوهش با هدف تعیین تاثیر پستانک بر روی نحوه تغذیه شیرخواران در شش ماه اول زندگی انجام شد.
روش بررسیتحقیق به روش هم گروهی تاریخی در 2 گروه کودکانی که در زمان شیرخوارگی به طور مداوم از پستانک استفاده کرده بودند (گروه مورد) و کودکانی که هیچگاه به آنها پستانک داده نشده بود (گروه شاهد) انجام گرفت. مادرانی که فرزندانشان بین 5 تا 24 ماه سن داشتند و در طول زمان تحقیق، به مراکز بهداشت مراجعه کردند، وارد مطالعه شدند. مادران شاغل و همچنین مادرانی که شیرخوارانشان دچار بیماری های مزمن و یا ناهنجاری های مادرزادی بودند، از مطالعه حذف شدند. پرسنل آموزش دیده بعد از مصاحبه با مادران اطلاعات مربوط به فاکتورهای مرتبط با شیردهی را در فرم از پیش تعیین شده ثبت نمودند. سپس داده های جمع آوری شده مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته هاتعداد 450 شیرخوار وارد مطالعه شدند. بعد از حذف شیرخواران دارای عوامل مداخله گر شیردهی، این تحقیق بر روی 307 شیرخوار و مادرانشان انجام گرفت. تنها شیر استفاده شده برای تغذیه 239 شیرخوار تا 3 ماهگی و 218 نفر حداقل تا 6 ماهگی شیر مادر بود. 75/24% از شیرخواران به پستانک عادت داشتند که در 80% آنها پستانک از روزهای اول زندگی شروع شده بود. در سن 3 ماهگی و همچنین در سن 6 ماهگی، بین قطع شیر مادر و استفاده از پستانک همبستگی مثبت وجود داشت (به ترتیب 038/0=P و 007/0=P). در سن 3 ماهگی تفاوت فاحش در قطع شیر مادر بین شیرخوارانی که عادت به پستانک داشتند و آنهایی که هیچ وقت از پستانک استفاده نکرده بودند وجود داشت (9/28% در مقابل 7/5%، 000/0=P). این تفاوت در سن 6 ماهگی نیز وجود داشت (1/46% در مقابل 4/10%، 000/0=P).
نتیجه گیریمیزان قطع زودرس شیر مادر در شیرخوارانی که عادت به پستانک دارند، به طور قابل توجه بیشتر از شیرخوارانی است که این عادت را ندارند. واژگان کلیدی: پستانک، شیرخوار، تغذیه، شیر مادر.
کلیدواژگان: پستانک، شیرخوار، تغذیه، شیر مادر -
صفحه 267سابقه و هدفافسردگی ماژور به دلیل ایجاد تغییرات در سیستم نورواندوکرین و اختلال در عملکرد محور هیپوتالاموس- هیپوفیز- آدرنال می تواند عامل خطر برای کاهش تراکم استخوانی باشد. هدف از انجام این مطالعه، تعیین رابطه افسردگی ماژور با دانسیته استخوانی بود.روش بررسیدر یک مطالعه از نوع هم گروهی تاریخی، 75 نفر در دو گروه مورد، شامل 25 بیمار مبتلا به افسردگی ماژور بر اساس معیارهای DSM-IV و 50 نفر در گروه شاهد از داوطلبین سالم با انجام دانسیتومتری مورد بررسی قرار گرفتند. هر دو گروه از نظر عوامل دموگرافیک مانند سن، جنس، نمایه توده بدنی (BMI) و وضعیت یائسگی یکسان شدند. دانسیتومتری به روش DXA انجام شد. T Score و دانسیته استخوانی در نواحی ستون فقرات کمری (L2-L4) و لگن بین دو گروه مقایسه شدند.
یافته هادو گروه از نظر سن، جنس، BMI، مصرف کلسیم بین یکسان بودند. تراکم استخوان (BMD بر حسب gr/cm2) در گروه مورد به میزان معنی داری از گروه شاهد کمتر بود (به ترتیب در گردن فمور 12/0±0.92 در برابر 14/0±09/1، در توتال فمور 13/0±94/0 در برابر 15/0±16/1 و همچنین در L2-L4، 22/0±05/1 در برابر 21/0±32/1). فراوانی استئوپروز در گروه بیمار بیشتر از شاهد بود: در ناحیه توتال فمور به ترتیب 32% در برابر 8 % (OR= 5.4، CI 95%: 1.4 – 20.3)، در ناحیه L2-L4 به ترتیب 36% در برابر 14% (OR=3.5، CI 95%: 1.1-10.8).
نتیجه گیریمبتلایان به بیماری افسردگی ماژور درمقایسه با گروه کنترل تراکم استخوانی کمتر و فراوانی استئوپروز بیشتری دارند، بنابراین بهتر است بیماران مبتلا به افسردگی ماژور از تراکم استخوان بررسی شوند.
کلیدواژگان: افسردگی ماژور، استئوپروز، تراکم استخوانی -
صفحه 271سابقه و هدفمدیریت سلامت بیماران خاص، از چالش های جدی سیاستگذاران در امر سلامت می باشد. این بیماری ها به دلیل مزمن بودن، نداشتن درمان قطعی، هزینه های کمرشکن، نیاز به فناوری ها و درمان های پیچیده، همواره بخش قابل توجهی از منابع سلامت را به خود اختصاص داده اند. بنابراین نوسازی و سازماندهی مدیریت سلامت بیماران خاص در ابعاد سیاستگذاری، ساختار تشکیلاتی، نحوه تامین منابع مالی و مکانیزم کنترل خدمات بیماری های خاص از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد. در این مقاله، با مطالعه تطبیقی جامع مدیریت سلامت بیماران خاص در کشورهای آمریکا، انگلستان، کانادا و استرالیا، الگوی مناسبی برای ایران طراحی شده است. هدف از این پژوهش، طراحی الگوی مدیریت سلامت بیماران خاص برای ایران بوده است.
روش بررسیاین پژوهش از نوع پژوهش کاربردی است. روش مطالعه آن، توصیفی، مقطعی بوده و به صورت تطبیقی انجام شده است. تحقیق در دو مرحله انجام گرفت. در مرحله اول، طراحی یک پرسشنامه برای بررسی سلامت بیماران خاص با 89 سؤال، و در مرحله دوم، با نظرخواهی از متخصصین واجد شرایط و با استفاده از مقیاس پنج گزینه ای لایکرت بررسی شدند.یافته هااین مطالعه نشان داد که سیاستگذاری کلان امور بیماران خاص در کشورهای مورد مطالعه توسط وزارت سلامت و رفاه و یا بالاترین شوراهای سلامت که مرکب از نمایندگان وزارتخانه ها هستند، صورت می گیرد. در بیشتر کشورهای مورد مطالعه، سازمان های دولتی با همکاری بخش خصوصی مهمترین نهاد ارایه دهنده خدمات بهداشتی و درمانی به صورت غیر متمرکز به بیماران خاص می باشند. خدمات سلامت مورد نیاز بیماران خاص شامل خدمات هر سه سطح پیشگیری از جمله واکسیناسیون، آموزش شیوه زندگی سالم، مراقبت های دوران بیماری، مشاوره سلامت، انجام معاینات و آزمایش های دوره ای سلامتی، ارایه وسایل کمکی مربوط به بیماران خاص، خدمات آزمایشگاهی و آسایشگاهی می باشد. تامین منابع مالی خدمات سلامت بیماران خاص در مرحله اول، از محل اعتبارات دولتی و سپس از سوی افراد خیر، انجمن ها و تشکل های غیردولتی و بخش مختصری از طریق مشارکت بیماران (حق بیمه و پرداخت فرانشیز) صورت می گیرد.نتیجه گیریتشکیل "کمیته سلامت بیماران خاص" در شورای عالی سلامت، ایجاد دفتر سلامت بیماران خاص در معاونت سلامت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و ارایه خدمات به صورت غیرمتمرکز و تامین منابع مالی از طریق مالیات ها، مشارکت افراد خیر، سرمایه گذاری های بخش دولتی و خصوصی و کمک های فنی سازمان های بین المللی می تواند در بهبود مدیریت سلامت بیماران خاص نقش مهمی را ایفا نماید.
کلیدواژگان: مدیریت سلامت، الگو، بیماران خاص -
صفحه 279سابقه و هدفاستئوآرتریت از مهمترین علل درد مفاصل بخصوص مفصل های تحمل کننده وزن است. هدف این مطالعه، بررسی اثر ضد درد عمل جراحی subchondral percutaneous drilling در مقایسه با درمان غیرجراحی می باشد.روش بررسیدر این کارآزمایی بالینی، از بین 50 زانوی مبتلا، 21 زانو (17نفر) مورد عمل جراحی (گروه مورد) و 29 زانو (27 نفر) تحت درمان کنزرواتیو قرار گرفتند (گروه شاهد). عمل جراحی، در فاصله 2 سانتی متر از خط مفصلی انجام شد. مدت پیگیری کلیه بیماران، یک سال بود. بیماران، در زمان مراجعه، هفته های 2، 6، 12 و پایان سال اول، ویزیت شده و فرم پیگیری آنها پر شد. میزان درد، رضایتمندی، محدوده حرکتی (ROM) فعال بدون درد و نتایج بررسی رادیوگرافیک در چک لیست هایی که از قبل تهیه شده بودند، ثبت شد.یافته هامتوسط سنی بیماران گروه مورد، 33/47 و گروه شاهد، 31/58 سال بود. بهترین وضعیت بیماران جراحی شده، در هفته دوم بعد از جراحی بود و بطور واضح در هفته های ششم، دوازدهم و پایان سال اول، تعداد زیادی از بیماران مجددا دچار درد زانو شدند. میزان رضایتمندی بیماران، میزان ROM بدون درد بیماران در انتهای مطالعه در گروه شاهد بطور معنی داری بهتر از گروه مورد بود (05/0P<).
نتیجه گیریانجام عمل جراحی subchondral percutaneous drilling، یا به اندازه کافی توانایی کم کردن فشار در قسمت مفصل زانو را ندارد، یا درد در این منطقه به افزایش فشار در ساب کندرال مرتبط نمی باشد و منشا درد را باید در غضروف مفصلی یا منطقه دیگری جستجو کرد. این فرضیات، نیاز به مطالعه جداگانه ای دارند.
کلیدواژگان: استئوآرتریت، دریلینگ، مفصل زانو -
صفحه 285سابقه و هدفبا اینکه تشخیص میکروسکوپی قادر نیست تک یاخته های مشابه نظیر انتاموبا هیستولیتیکا/ انتاموبا دیسپار را از یکدیگر متمایز نماید، ولی هنوز تشخیص آمیبیازیس، مبتنی بر روش های میکروسکوپی است. لذا نیاز مبرمی برای ابداع و راه اندازی یک تکنیک ساده، ارزان و قابل اجرا در آزمایشگاه های تشخیص طبی به منظور شناسایی و افتراق این دو گونه وجود دارد.روش بررسیبه منظور تعیین گونه ایزوله آمیب موجود در نمونه های مشکوک، اقدام به بررسی ملکولی به روش واکنش زنجیره ای پلی مراز (PCR) گردید. برای افتراق همزمان این دو گونه، از یک جفت پرایمر pEd21/30 مربوط به ژن Peroxiredoxinاستفاده شد. با انجام PCR بر روی DNA استخراج شده موارد مثبت انتاموبا هیستولیتیکا با این پرایمر باند زیر 100 جفت باز را نشان داده و موارد مثبت انتاموبا دیسپار قطعه ای بالای 100 جفت باز را تکثیر نمود.یافته هادراین مطالعه از 22 نمونه مثبت از نظر میکروسکوپی، در یک بیمار انتاموبا هیستولیتیکا مشاهده شد و بقیه نمونه ها (21 نمونه)، همگی از نظر انتامبا دیسپار مثبت بودند.
نتیجه گیریبه نظر می رسد که با یک جفت پرایمر در تکنیک PCR می توان انتاموبا هیستولیتیکا و انتامبا دیسپار را تکثیر نمود که این روشی آسان تر و مقرون به صرفه جهت تشخیص و تمایز این دو گونه می باشد.
کلیدواژگان: انتاموبا هیستولیتیکا، انتاموبا دیسپار، ژن Peroxiredoxin -
صفحه 289سابقه و هدفبا توجه به اهمیت نقش عوامل روانشناختی در خطر عود مجدد عوارض قلبی در بیماران باز توان قلبی و عدم وجود مطالعات کافی در زمینه تاثیر روش های روان درمانی در کاهش افسردگی این بیماران، این مطالعه صورت گرفته است. هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی درمان رفتاری و شناختی- رفتاری بر میزان افسردگی این دسته از بیماران می باشد.روش بررسیدر پژوهش حاضر از روش تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون چندگروهی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش را کلیه بیماران بازتوان قلبی که در بیمارستان خاتم الانبیای زاهدان در سال های 1384 و 1385 تحت عمل جراحی بای پس عروق کرونر (CABG) قرار گرفته اند، تشکیل می دهند. نمونه انتخابی، از بین این بیماران به صورت در دسترس و غیر تصادفی، شامل 67 نفر افراد واجد شرایط ورود به پژوهش بودند که از طریق مقیاس افسردگی بک مورد ارزیابی قرار گرفتند. این افراد به طور تصادفی در گروه های 15 نفره شامل دو گروه آزمایش و یک گروه شاهد قرار گرفتند.
یافته هانتایج نشان داد که میانگین نمرات افسردگی افراد در دوگروه آزمایش در مقایسه با قبل و بعد از مداخله تفاوت معناداری داشته است (05/0P<)؛ در حالی که در نمرات اکتسابی افراد گروه شاهد که مداخله دریافت نکرده اند، تفاوت معناداری وجود نداشته است. ضمن اینکه از دو روش مداخله ای فوق روش درمان شناختی- رفتاری، در کاهش میزان افسردگی بیماران مؤثرتر بوده است.نتیجه گیریبا توجه به تاثیر درمان های روانشناختی در کاهش میزان افسردگی بیماران بازتوان قلبی، آگاهی دادن و رسیدگی به مسایل روانشناختی در این بیماران ضروری به نظر می رسد و در این خصوص، همکاری بین بخشی می تواند در پیشگیری و افزایش کیفیت درمان مبتلایان به این نوع بیماری مؤثر واقع شود.
کلیدواژگان: اثربخشی، درمان رفتاری، درمان شناختی، رفتاری، افسردگی، بیمار بازتوان قلبی -
صفحه 297سابقه و هدفبا توجه به شیوع بالای اختلالات فشارخون حاملگی، عوارض مادری جنینی فراوان این اختلالات و ناشناخته بودن عوامل خطر آنها، هدف این مطالعه بررسی رابطه میگرن با اختلالات فشارخون حاملگی در زنان مراجعه کننده به بیمارستان های شهر کاشان در سال 1386 می باشد.روش بررسیدر این مطالعه تحلیلی مورد- شاهدی، نمونه گیری به صورت غیر تصادفی و مبتنی بر هدف انجام گرفت و افراد، بر حسب تشخیص مندرج در پرونده آنها، در زمینه اختلالات فشارخون حاملگی، در یکی از گروه های مورد یا شاهد قرارداده شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه بود که اطلاعات دموگرافیک، پیشینه طبی و مامایی و سابقه سردردهای میگرنی را شامل می شد. تعداد افراد در گروه مورد 90 نفر ودر گروه شاهد هم 90 نفر تعیین شد. برای تعیین اعتبار و پایایی پرسشنامه ها به ترتیب از اعتبار محتوی و آزمون مجدد استفاده شد. دو گروه، از نظر فاکتورهای مداخله گر با هم همسان شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSSاستفاده شد.
یافته ها90 نفر در گروه مورد با سن 9/5 ±3/27 و 90 نفر در گروه شاهد با سن 2/5±66/27 در این مطالعه شرکت داشتند. اکثریت افراد شرکت کننده در مطالعه، در رده سنی 20 تا 35 سال، دارای تحصیلات ابتدایی- راهنمایی، خانه دار و ایرانی بودند، شاخص توده بدنی آنها بیشتر از 26 بود، و سابقه سقط و فشارخون در خانواده درجه یک یا سابقه فشارخون در حاملگی قبلی را نداشتند. آزمون های آماری من ویتنی، آزمون t و کای دو نشان داد که دو گروه، از نظر فاکتورهای مداخله گر با هم همسان هستند (05/0P>). در این مطالعه، 10 درصد افراد از میگرن رنج می بردند و موردی از میگرن با اورا مشاهده نشد. نتایج نشان داد که سابقه سردردهای میگرنی در گروه مورد 4/14% و در گروه شاهد 6/5% است. محاسبه نسبت شانس نشان داد که سابقه سردردهای میگرنی در افراد مبتلا به اختلالات فشارخون حاملگی 87/2 برابر افراد گروه شاهد است (04/0=P).نتیجه گیریبه نظر می رسد سابقه سردردهای میگرنی با بروز اختلالات فشارخون حاملگی ارتباط دارد و به نظر می رسد سابقه سردردهای میگرنی می تواند علامت خطری برای بروز اختلالات فشارخون حاملگی به شمار آید.
کلیدواژگان: پره اکلامپسی، فشارخون حاملگی، میگرن -
صفحه 303سابقه و هدفژیاردیازیس عفونت انگلی روده کوچک با انتشار جهانی است که توسط تک یاخته تاژکداری بنام ژیاردیا لامبلیا در انسان ایجاد می شود. بررسی های انجام شده مبین آن است که شیوع ژیاردیا لامبلیا در نقاط مختلف جهان بین یک تا 25% جمعیت متغیر است. ژیاردیازیس در بین کسانی که در مناطق پرجمعیت و با تسهیلات بهداشتی کم زندگی می کنند، بیشترین شیوع را دارد. این تک یاخته یکی از عوامل مهم ایجادکننده اسهال بخصوص در کودکان سنین دبستان است. درمان دارویی این بیماری معمولا بر اساس تجویز مترونیدازول صورت می گیرد که دارای اثرات جانبی متعدد است.روش بررسیدر این مطالعه که به روش تجربی انجام شد، از گیاه زنیان با نام علمی Carum copticum (L.) C.B. Clark که دارای خواص ضد باکتریایی، ضد کرم و ضد قارچی به واسطه مواد فنلیک آن مثل تیمول و کارواکرول است، استفاده گردید. در این تحقیق در شرایط آزمایشگاهی، اثر عصاره هیدروالکلی، آبی و اسانس گیاه خوراکی زنیان بر علیه کیست ژیاردیا مورد ارزیابی قرار گرفته است.
یافته هاپس از گذشت 60 دقیقه از تماس بین عصاره یا اسانس با کیست ژیاردیا لامبلیا، حداقل غلظت مهاری (MIC) عصاره هیدروالکلی و اسانس زنیان به ترتیب mg/ml100 و 8، پس از 120 دقیقه به ترتیب mg/ml 75 و 6، و پس از 180 دقیقه به ترتیب mg/ml 75 و 4 به دست آمد.نتیجه گیریعصاره های الکلی و اسانس زنیان در محیط آزمایشگاه دارای اثر کشندگی بر روی کیست ژیاردیا لامبلیا هستند.
کلیدواژگان: ژیاردیا لامبلیا، ژیاردیازیس، گیاه زنیان، حداقل غلظت مهارکننده، درمان، ضد انگل -
صفحه 309سابقه و هدفدر سال های اخیر، تحقیقات زیادی بر روی بیماران مراجعه کننده با سایکوز بار اول انجام شده است. اهمیت این مساله، در پیشگیری، جلوگیری از مزمن شدن بیماری و عواقب آن می باشد. با توجه به عدم انجام مطالعه مشابه در ایران و تفاوت مسایل فرهنگی و درمانی بیماران مبتلا به اختلالات روانی در ایران، شناخت عوامل دموگرافیک و روند درمانی این بیماران، می تواند در برنامه ریزی و انتخاب درمان استاندارد کمک کند. هدف از این مطالعه، تعیین خصوصیات بیماران حمله اول سایکوز که به بیمارستان طالقانی مراجعه کرده اند، بود.روش بررسیاین تحقیق به روش مطالعه داده های موجود انجام گرفت. پرونده های بیماران بستری در بخش روان پزشکی بیمارستان طالقانی از سال 1379 لغایت 1383 بررسی شده و پرونده بیمارانی که برای بار اول با حمله اول سایکوز بستری شده بودند، انتخاب گردید. پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک، سابقه بیماری و درمان بر اساس متغیرهای شناخته شده جهت درمان استاندارد، تهیه و تکمیل گردید. از نرم افزار SPSS و آزمون های تی و مجذور کا برای تحلیل داده ها استفاده گردید.
یافته هااز 75 بیمار مبتلا به سایکوز بار اول، 64% مرد و 36% زن بودند. طیف سنی بیماران بین 17 تا 72 سال (میانگین 3/31 و نما 21 سال) بود. 7/46% بیماران متاهل بودند. 3/33% موارد، افکار جدی خودکشی یا اقدام به آن داشته اند. 24% بیماران مصرف مواد را گزارش نمودند. سه تشخیص شایع در بستری اول به ترتیب اختلال دو قطبی (32%)، دیگر سایکوزها (3/29%) و اسکیزوفرنیا (7/14%) بودند. 80% بیماران، داروی ضد سایکوز سنتی دریافت کرده بودند.نتیجه گیریبه نظر می رسد که از لحاظ متغیرهای دموگرافیک و برنامه درمان بیماران سایکوز بار اول، تفاوت هایی بین بیماران ایرانی و بیماران گزارش شده در پژوهش های خارجی وجود دارد. براساس تفاوت های مشاهده شده تهیه یک طرح استاندارد، جهت درمان دارویی و غیر دارویی برای اجرا، ضروری به نظر می رسد. با توجه به نقایص موجود در پرونده ها، انجام یک پژوهش آینده نگر توصیه می شود.
کلیدواژگان: حمله اول سایکوز، درمان، خودکشی، داروی ضد سایکوز سنتی -
صفحه 315سابقه و هدفبررسی حاضر با هدف دستیابی به تصویری جامع از شیوع مصرف مواد محرک، الکل و داروهای روانگردان در افراد 15 تا 35 ساله تمامی مناطق شهرداری شهر بزرگ تهران در سال 84-83 صورت گرفته است.
روش بررسینوع مطالعه توصیفی و مقطعی بوده و جامعه آماری شامل تمامی افراد بین 35 تا 15ساله ساکن در شهر تهران است. این مطالعه در زمستان 1383 و بهار 1384 در سطح مناطق 22 گانه شهر تهران صورت گرفت. اطلاعات به وسیله پرسشنامه ای مشتمل بر متغیرهای اصلی و دموگرافیک و به روش پرسشنامه کتبی (خودایفا) جمع آوری شد. روش نمونه گیری، خوشه ایو تعداد نمونه های اخذشده، 8175 نفر بوده است. پس از نمونه گیری، داده ها در بانک اطلاعاتی ثبت شده و به وسیله نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند.
یافته هاشیوع مصرف داروهای روانگردان، 8/3%؛ مواد محرک، 2/7%؛ و الکل، 7/25% بود. میانگین نسبی همه گروه ها مشابه جمعیت مورد مطالعه و توزیع جنسی در آنها به طور معناداری در جنس مذکر بیشتر بود. از عواملی که با شیوع کم مصرف همراهی دارد، ورزش، تاهل و حضور پدر و مادر در خانواده است. روابط متشنج والدین بیشترین ارتباط را با شیوع مصرف و در جهت افزایش آن داشته است.
نتیجه گیریبه نظر می رسد که شیوع مصرف الکل در بین نوجوانان و جوانان، درصد بالایی دارد و پس از آن، مصرف مواد محرک و سپس داروهای روانگردان به ترتیب شیوع 2/7% و 8/3% رشد داشته است. همچنین روابط متشنج خانواده ارتباط معناداری با شیوع مصرف بالا دارد. واژگان کلیدی: شیوع، مواد محرک، الکل، داروهای روانگردان.
کلیدواژگان: شیوع، مواد محرک، الکل، داروهای روانگردان -
صفحه 321سابقه و هدفعفونت های قارچی پوست یک مشکل بهداشت عمومی محسوب می شوند. عفونت های قارچی سر (کچلی سر) شایع ترین عفونت قارچی در کودکان، سالهاست که به صورت یک مشکل مهم بهداشتی در اغلب نقاط دنیا شناخته شده است. هدف از این بررسی، تعیین میزان شیوع عفونت های قارچی درماتوفیتی و شناسایی عوامل ایجادکننده درماتوفیتوزیس و سایر فاکتورهای مستعدکننده در کودکان در تهران می باشد.روش بررسیتحقیق، به روش مطالعه توصیفی انجام گرفت. در مدت دو سال (85-1384)، تعداد 984 کودک در سنین 2 ماه تا 14 سال که همگی دارای مشکلات پوستی و مشکوک به عفونت قارچی بودند، به بخش قارچ شناسی انستیتو پاستور ایران ارجاع داده شدند. نمونه های بیماران به روش آزمایش مستقیم و کشت و تعیین نوع قارچ ایجادکننده عفونت مورد بررسی قرار گرفتند.
یافته هادر این بررسی، در 264 مورد عفونت قارچی به تایید رسید، که 182 نفر از بیماران پسر و 82 نفر دختر بودند. میزان کچلی بدن، 7/51% و کچلی سر، 9/36% در جمعیت مورد آزمایش بود. بیشترین قارچ آلوده کننده در این بررسی، ترایکوفایتون تونسورانس (44%) و بعد از، آن ترایکوفایتون وروکوزوم (6/19%)، اپیدرموفایتون فلوکوزوم (5/10%)، میکروسپوروم کانیس (75/6%)، ترایکوفایتون ویولاسیوم (75/6%)، ترایکوفایتون روبروم (8/4%)، ترایکوفایتون منتاگروفایتیس(8/4%) و ترایکوفایتون شوئن لایینی (8/2%) بود. عفونت در بین پسرها (69%) بیش از دخترها (31%) مشاهده شد. در این بررسی، 7/19% از بیماران کشتی گیر بودند و در باشگاه های کشتی در تهران به تمرین می پرداختند.نتیجه گیریاین بررسی، مشاهدات سال های اخیر مبنی بر افزایش عفونت ناشی از ترایکوفایتون تونسورانس را در بین کودکان تایید نمود. به نظر می رسد برای کنترل عفونت، تلاش ما بایستی بر روی پیشگیری متمرکز گردد. کنترل عفونت، بهداشت عمومی و بهداشت شخصی در کاهش خطر درماتوفیتوزیس نقش مهمی دارند.
کلیدواژگان: درماتوفیتوزیس، بیماری های پوستی، عفونت های قارچی، کودکان -
صفحه 327سابقه و هدفتدوین برنامه ای جامع برای آموزش تخصصی به منظور استفاده بهینه از منابع، دستیابی به جایگاه برتر علمی و در نهایت پاسخگویی نظام سلامت به نیازهای واقعی جامعه، یکی از رسالت های نظام آموزش تخصصی کشور می باشد. هدف اصلی این مطالعه تدوین برنامه استراتژیک آموزشی پوست برای سال های 1386 تا 1388 بود.
روش بررسیمطالعه حاضر از نوع مطالعات کیفی است و به روش بحث گروهی متمرکز در سال 1385، به مدت 12 ماه و با همکاری 6 تا 10 نفری از اساتید گروه های آموزشی پوست و سایر ذی نفعان از دانشگاه های علوم پزشکی سراسر کشور در مرکز تحقیقات پوست دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی انجام گرفت.
یافته هانقاط قوت و ضعف همچنین فرصت ها و تهدیدها مشخص شدند. اهداف راهبردی در سه حیطه اهدف آموزشی، اهداف پژوهشی و خدماتی مشخص گردید. اهداف آموزشی برنامه شامل، تربیت نیروی انسانی متخصص و متناسب با نیازهای جامعه در سطوح عمومی، تخصصی و فلوشیپ، ارتقای سطح آموزشی مراکز علمی رشته پوست با استفاده از تمامی امکانات و ایجاد سیستم ارزشیابی استاندارد، ارتقای مستمر سطح دانش و نگرش و مهارت های حرفه ای متخصصین پوست می باشد. اهداف پژوهشی برنامه شامل، توسعه تبادلات علمی بین بخشی و بین المللی جهت ارتقای آموزش، پژوهش و درمان در کشور، توسعه پژوهش های کاربردی مبتنی بر نیازهای واقعی جامعه است. همچنین در حیطه اهداف خدماتی ارایه خدمات متناسب با نیازهای جامعه با روش های پیشرفته و هزینه اثربخش به عنوان هدف راهبردی می باشد.
نتیجه گیریبا استفاده از نتایج این مطالعه، اهداف عینی سال اول برنامه مشخص گردید. همچنین ضرورت حمایت همه جانبه سیاستگذاران کلان آموزشی در اجرای برنامه آموزشی و ارتقای روند آن کاملا مشخص گردید.
کلیدواژگان: برنامه ریزی استراتژیک، آموزش، دوره تخصصی، رشته پوست -
صفحه 335سابقه و هدفکودکان متولدشده از مادران با سابقه کم کاری درمان نشده تیرویید در دوران بارداری، در سنین دبستان دارای ضریب هوشی پایین تری نسبت به کودکان هم سن خود هستند. از سوی دیگر، تاثیر کم کاری تحت بالینی تیرویید بر هوش و یادگیری کودک ناشناخته است. در این مطالعه، رشد ذهنی کودکانی که مادران آنها در دوران بارداری دچار کم کاری تیرویید به ویژه از نوع تحت بالینی بوده اند، مورد بررسی قرار گرفته است.روش بررسیاین تحقیق به روش هم گروهی تاریخی انجام شد. از 441 نفر زن مبتلا به کم کاری تیرویید، 90 نفر زن باردار با جمعا 106 حاملگی مورد بررسی قرار گرفتند. 44 نفر از کودکان آنها وارد مطالعه شده و بر اساس میزان هورمون محرک تیرویید (TSH) زمان بارداری مادر به دو گروه مورد (25 نفر) و شاهد (19 نفر) تقسیم گردیدند. در تمامی این کودکان، سطح TSH و T4 آزاد سرم به روش رادیوایمونواسی و ید ادراری به روش هضم اسیدی اندازه گیری شد. همچنین همگی آنان از نظر هوش بهر و آزمون شناختی مورد ارزیابی قرار گرفتند.یافته هاخصوصیات پایه کودکان مورد و شاهد به جز TSH (معیار طبقه بندی) و T4 مادر شبیه به هم بودند. محدوده سنی کودکان، 4 تا 5/14سال بود. میزان TSH و T4 سرم و ید ادراری کودکان مورد و شاهد شبیه به هم بودند. تفاوت هوش بهر و عملکرد شناختی بین کودکان مورد و شاهد از نظر آماری معنی دار نبود. از ضریب همبستگی پیرسون برای بررسی ارتباط بین متغیرها و ضریب هوشی استفاده شد که به جز سطح تحصیلات مادر و وزن موقع تولد، بقیه از نظر آماری معنی دار نبودند.
نتیجه گیریدر این مطالعه، هوش بهر و عملکرد شناختی کودکان متولدشده از مادران دچار کم کاری تحت بالینی تیرویید، مشابه گروه شاهد بود.
کلیدواژگان: کم کاری تیرویید، بارداری، رشد ذهنی، عملکرد شناختی -
صفحه 343بیماری Hydroa Vacciniforme، یک فوتودرماتوز نادر و اکتسابی می باشد که معمولا در دوران کودکی شروع می شود و ویژگی آن، بروز وزیکول، دلمه و اسکار به دنبال مواجهه با نور آفتاب است. علت بیماری، نامشخص است؛ ولی به نظر می رسد مواجهه با نور خورشید به خصوص طول موج ماورای بنفش A (UVA) در پیدایش بیماری مؤثر باشد. اسکارهایی که سبب تغییر شکل صورت و دست ها می شوند و همچنین درگیری چشمی، از عوارض بیماری می باشند. یکی از عوارض نادر بیماری، تغییر شکل گوش (ear mutilation) است که در این گزارش معرفی می شود. واژگان کلیدی: فوتودرماتوز، تغییر شکل گوش، اسکار، Hydroa Vacciniforme.
کلیدواژگان: فوتودرماتوز، تغییر شکل گوش، اسکار، Hydroa Vacciniforme
-
Page 267Background And AimMajor Depression is associated with alterations in the neuroendocrine system, dysfunction of hypothalamic-pituitary-adrenal axis, and elevated blood cortisol levels. These changes may result in an increased risk of osteoporosis in depressed patients. The aim was studying the relationship between bone density and major depression.Materials And MethodsIn a historical cohort study, we performed bone densitometry in 75 persons 25 of them suffered from major depression, the remaining 50 were healthy volunteers as controls. The groups were matched for age, sex, BMI, supplemental calcium intake, regular exercise and menstrual status. Bone mineral density (BMD) was measured by the DXA method. The two groups were compared regarding T-score and BMD of lumbar and pelvic regions.ResultsBMD (gr/cm2) of total femur, femoral neck, and lumbar regions were all significantly lower in cases than controls, (0.94±0.13 versus 1.16±0.15, 0.92±0.12 versus 1.09±0.14, and 1.05±0.22 versus 1.32±0.21, respectively). Osteoporosis was more frequent in patients with depression than in controls, 32% versus 4% in total femur region (Odds ratio: 5.4, CI 95%: 1.4%-20.3%), and 36% versus 14% in lumbar region (Odds ratio: 3.5, CI 95%: 1.1%-10.8%).ConclusionIn this study major depression was associated with lower bone density and increased frequency of osteoporosis. Based on these findings, it seems reasonable to advice that patients with depression should be screened for osteoporosis.Keywords: Major Depression, Osteoporosis, Bone density